همانطور که برای اجناس با کیفیت و خوب همیشه جنس تقلبی پیدا میشود، در کنار ادبیات فاخر عاشورایی هم ممکن است اشعار و مداحیهای نامناسب وجود داشته باشد
۱۳۹۶-۰۷-۱۰
بیژن شهرامی، نویسنده کتاب «قصههای روضه»؛
ادبیات عاشورایی باید خنثیکننده تبلیغات سوء علیه اسلام باشد
بیژن شهرامی، نویسنده کتاب «قصههای روضه»؛
ادبیات عاشورایی باید خنثیکننده تبلیغات سوء علیه اسلام باشد
بیژن شهرامی در اردیبهشت ماه سال 1352 خورشیدی در محله شازده قاسم(ع) شیراز و در خانوادهای کنگاوری دیده به جهان گشود؛ تحصیلاتش را در زادگاه و سپس در شهر نیاکانش ادامه داد؛ از دوران کودکی به خواندن و نوشتن داستان علاقهمند بود و عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شد و اولین آثارش را برای مجلاتی مثل کیهان بچهها فرستاد؛ در سال 1374 لباس معلمیبه تن کرد و حالا هم با مدرک کارشناسی ارشد بدان مفتخر است.
نخستین کتابش برگزیده جشنواره نویسندگان جوان با موضوع نماز بود و بعد از آن 34 جلد کتاب دیگر را هم تقدیم دوستداران کتاب و مطالعه کرده که از جمله آنها میتوان به«ادب آداب دارد»، «آیینه بهشتنما»،«او چراغ خانه ماست»، «مثل نارنج» و ... اشاره کرد.
«قصههای روضه» عنوان یکی از کتابهای این نویسنده است که قصههایی از اصحاب و مجالس روضهخوانی را روایت میکندو توسط بهنشر(انتشارات آستان قدس رضوی) به چاپ رسیده است. همزمان با ماه محرم و ایام عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) پای صحبتهای شهرامی نشستهایم؛ آنچه میخوانید مشروح گفتگوی پایگاه اطلاعرسانی بهنشر با این نویسنده است؛
بخش عمدهای از این کار یعنی حدود 70 درصد آن، مطالعه و تحقیق میدانی بود و به خاطراتی که از بزرگان به دست آمد و در هیچ منبعی ذکر نشده بود، اختصاص یافت و برای 30 درصد کار هم از منابع دست اول و معتبر استفاده شد که علاوه بر غنی کردن این مجموعه، به نوعی معرفی آن کتابها هم به شمار میرود.
به نظر من در این زمینه در حوزه مطبوعات کار به طور جدیتری دنبال میشود و جا دارد در حوزه کتاب هم کار بیشتری صورت بگیرد؛ به ویژه تبلیغ کتابهایی که منتشر میشود، از سوی ناشران موضوع مهمی است تا نسل نو آنها را بشناسند و زحمات نویسندگان و شاعران بینتیجه نباشد.
به هرحال ما برای مداحیها یک ادبیات 1000 ساله را به عنوان پشتوانه داریم؛ البته نسل نو نیازهای جدیدی دارد که شاعران و ذاکران اهل بیت به آن هم توجه دارند اما طبیعتاً واقعه بزرگی مثل عاشورا چه در حوزه شعر و ادب و چه مداحی بهتر از این میتواند مورد توجه قرار گیرد؛ همانطور که برای اجناس با کیفیت و خوب همیشه جنس تقلبی پیدا میشود، در کنار ادبیات فاخر عاشورایی هم ممکن است اشعار و مداحیهای نامناسب وجود داشته باشد که معمولا در حاشیه قرار میگیرد و خوشبختانه نبض ماجرا در دست ادبیات فاخر و ذاکران فرهیخته است؛ البته نباید فراموش کنیم در گذشته عالمان دینی محور جلسات مذهبی و روضه بودند و ابتدا عالم دینی بحث عاشورا را از نظر عقلی مورد تجزیه قرار میداد و سپس مداحان اهل بیت بحث عرفانی و شور و هیجان آن را برعهده داشتند اما امروز بعضی از مجالس از حضور عالمان دینی بیبهرهاند و این یک آفت است و حوزه علمیه باید در این زمینه به طور جدیتری وارد شود تا بحث عقلی و احساسی تأثیرپذیری از عاشورا در کنار هم قرار بگیرد و اثرگذاری کاملی داشته باشد.
اگر هر دو در کنار هم باشد، بازدهی بیشتری دارد زیرا در مقابل تبلیغاتی که علیه شیعه و اسلام و دینداری مردم میشود، این جلسات و سخنرانیها میتواند آثار مثبتی به دنبال داشته باشد؛ بنابراین ادبیات عاشورایی باید خنثیکننده تبلیغات سوء علیه اسلام و شیعه باشد و عالمانی تربیت شوند که صحبتهایشان درباره عاشورا بهروز باشد زیرا کسانی پای منبر میروند که تحصیلات عالیه دارند و برایشان مهم است که صحبتها چگونه باشد و تازگی داشته باشد؛ این موضوع در منابع دینی ما فراوان است و کسی که صاحب تریبون است، اگر تحقیق کند میتواند حرفهای نو زیادی داشته باشد که دارای جذابیت است. مردم به هیئتهای مذهبی علاقه دارند و عالمان باید با ادبیات عاشورایی خود، آنها را جذب کنند و مداحانی که حاشیهدار نیستند و شعرهای فاخری دارند، نبض عزاداری را در دست بگیرند.
ادبیات عاشورایی باید خنثیکننده تبلیغات سوء علیه اسلام باشد
بیژن شهرامی در اردیبهشت ماه سال 1352 خورشیدی در محله شازده قاسم(ع) شیراز و در خانوادهای کنگاوری دیده به جهان گشود؛ تحصیلاتش را در زادگاه و سپس در شهر نیاکانش ادامه داد؛ از دوران کودکی به خواندن و نوشتن داستان علاقهمند بود و عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شد و اولین آثارش را برای مجلاتی مثل کیهان بچهها فرستاد؛ در سال 1374 لباس معلمیبه تن کرد و حالا هم با مدرک کارشناسی ارشد بدان مفتخر است.
نخستین کتابش برگزیده جشنواره نویسندگان جوان با موضوع نماز بود و بعد از آن 34 جلد کتاب دیگر را هم تقدیم دوستداران کتاب و مطالعه کرده که از جمله آنها میتوان به«ادب آداب دارد»، «آیینه بهشتنما»،«او چراغ خانه ماست»، «مثل نارنج» و ... اشاره کرد.
«قصههای روضه» عنوان یکی از کتابهای این نویسنده است که قصههایی از اصحاب و مجالس روضهخوانی را روایت میکندو توسط بهنشر(انتشارات آستان قدس رضوی) به چاپ رسیده است. همزمان با ماه محرم و ایام عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) پای صحبتهای شهرامی نشستهایم؛ آنچه میخوانید مشروح گفتگوی پایگاه اطلاعرسانی بهنشر با این نویسنده است؛
- کتاب «قصههای روضه» درباره موضوعی که کمتر به آن پرداخته شده یعنی داستانهایی از روضهخوانی به رشته تحریر درآمدهاست؛ بفرمایید برای جمعآوری اطلاعات مورد نیاز این کتاب از چه منابعی استفاده کردید؟
بخش عمدهای از این کار یعنی حدود 70 درصد آن، مطالعه و تحقیق میدانی بود و به خاطراتی که از بزرگان به دست آمد و در هیچ منبعی ذکر نشده بود، اختصاص یافت و برای 30 درصد کار هم از منابع دست اول و معتبر استفاده شد که علاوه بر غنی کردن این مجموعه، به نوعی معرفی آن کتابها هم به شمار میرود.
- میزان شناخت مردم از آثار مذهبی و عاشورایی و وضعیت مطالعه آنها را چطور ارزیابی میکنید؟
به نظر من در این زمینه در حوزه مطبوعات کار به طور جدیتری دنبال میشود و جا دارد در حوزه کتاب هم کار بیشتری صورت بگیرد؛ به ویژه تبلیغ کتابهایی که منتشر میشود، از سوی ناشران موضوع مهمی است تا نسل نو آنها را بشناسند و زحمات نویسندگان و شاعران بینتیجه نباشد.
- به نظر شما روضهخوانیها و اشعار و مداحیهایی که در این مجالس عنوان میشود، از کیفیت لازم برخوردار است؟
به هرحال ما برای مداحیها یک ادبیات 1000 ساله را به عنوان پشتوانه داریم؛ البته نسل نو نیازهای جدیدی دارد که شاعران و ذاکران اهل بیت به آن هم توجه دارند اما طبیعتاً واقعه بزرگی مثل عاشورا چه در حوزه شعر و ادب و چه مداحی بهتر از این میتواند مورد توجه قرار گیرد؛ همانطور که برای اجناس با کیفیت و خوب همیشه جنس تقلبی پیدا میشود، در کنار ادبیات فاخر عاشورایی هم ممکن است اشعار و مداحیهای نامناسب وجود داشته باشد که معمولا در حاشیه قرار میگیرد و خوشبختانه نبض ماجرا در دست ادبیات فاخر و ذاکران فرهیخته است؛ البته نباید فراموش کنیم در گذشته عالمان دینی محور جلسات مذهبی و روضه بودند و ابتدا عالم دینی بحث عاشورا را از نظر عقلی مورد تجزیه قرار میداد و سپس مداحان اهل بیت بحث عرفانی و شور و هیجان آن را برعهده داشتند اما امروز بعضی از مجالس از حضور عالمان دینی بیبهرهاند و این یک آفت است و حوزه علمیه باید در این زمینه به طور جدیتری وارد شود تا بحث عقلی و احساسی تأثیرپذیری از عاشورا در کنار هم قرار بگیرد و اثرگذاری کاملی داشته باشد.
- این موضوع در تغییر دیدگاه نسل نو نسبت به عاشورا اثرگذار است؟
اگر هر دو در کنار هم باشد، بازدهی بیشتری دارد زیرا در مقابل تبلیغاتی که علیه شیعه و اسلام و دینداری مردم میشود، این جلسات و سخنرانیها میتواند آثار مثبتی به دنبال داشته باشد؛ بنابراین ادبیات عاشورایی باید خنثیکننده تبلیغات سوء علیه اسلام و شیعه باشد و عالمانی تربیت شوند که صحبتهایشان درباره عاشورا بهروز باشد زیرا کسانی پای منبر میروند که تحصیلات عالیه دارند و برایشان مهم است که صحبتها چگونه باشد و تازگی داشته باشد؛ این موضوع در منابع دینی ما فراوان است و کسی که صاحب تریبون است، اگر تحقیق کند میتواند حرفهای نو زیادی داشته باشد که دارای جذابیت است. مردم به هیئتهای مذهبی علاقه دارند و عالمان باید با ادبیات عاشورایی خود، آنها را جذب کنند و مداحانی که حاشیهدار نیستند و شعرهای فاخری دارند، نبض عزاداری را در دست بگیرند.
افزودن دیدگاه جدید